به معنی واقعی کلمه به پیری تبدیل شده ام. فقط مونده یه دونه از این جا موبایلی ها که پیری ها به خودشان وصل میکنند به کمرم بزنم تا کورش توی وبلاگش عکسم بذاره و به عنوان یک پیری برینه بهم.وقتی حمید برمیگرده به منی که یه زمانی امامه آدمای جلف و جک و جفنگ بودم میگه پیری شدی و چرا سه ماه این لباس تنته ینی دیگه افتضاحم.
فقط دو نکته رو عرض کنم که ازش دوری کنین تا مثه من پیری نشین
1.کار نکنین.ینی اساسن سره کار نرین.منظورم از کار اینه که موظف باشی هر روز از شنبه تا پنجشنبه از ساعت 8 و 9 صبح تا 5 و 6 عصر بری یه جایی و یه سری کاره حتی غیر روتین انجام بدین.فاجعه است.افتضاحه.نیدونم تو دنیا کاری تمام وقت هست که آدم پیری نکنه اگرم هست من نمیشناسم شاید فقط کاره هنری باشه که اینطور نباشه. بهرحال پیشنهاد من اینه حتی اگه مفلس و بی پول بودید هم نرید سره کار همینطوری مثه باد هوا زندگی کنید بخدا خیلی بهتره آدم دو قرون پول ته جیبش باشه و نتونه هیچی بخره تا اینکه پول تو جیبش باشه و پیری شده باشه.بهترین شغل دنیا داشتن ددیه پولداره.(تبصره: تازه کاره من خیلی محشر بود و من پیری شدم در مورد کامپیوتر بود، هر آهنگی هم که دلم میخاست -حتی تام ویتس- گوش میکردم، لاست نگاه میکردم، کتاب میخوندم ولی بازم پیری شدم)
2.برای خودتان دوسدختر/دوسپسر پیدا کنین.منظورم اینه که یه عشقه آدمیزادی داشته باشید نه از این عشق های عصا قورت داده ها از این عشق های تین ایجری شاد و خوشحال یه دوسدختره سی ساله داشتن که میخاد پاک و معصوم باشه شما رو به پیری تبدیل میکنه همچنین دوسپسری مثه من هم شما رو پیری میکنه و حماقت من مرتکب نشین که دوسدخترتون اون سره دنیا باشه چون پیری میشین
(خودم میدونم این وبلاگ شکله تهوعه ولی دیگه بهتر از این نمیتونم. پیری شدم)
(کپی رایت کله این پست ماله کورش است)


labels:
 

0 نظرات:

 
>