چند مدت بعد پدرم، برای دروی شبدر، مجبور شد که به کورودون برود، مادرم برایش غذا آورد و پدرم به او گفت که آیا میل دارد همدیگر را ببوسند. مادرم جواب داد که به زحمتش نمی ارزد؛ پدرم به او گفت که پس بهتر است غذایی را که آورده است خودش بخورد و تمام روز بدون آنکه لب به غذا بزند، شبدرها را درو کرد.

- اول مطمئن شوید که سرما خورده اید و در طی چند روز آینده حالتان مدام بدتر خواهد شد سپس فیلم تصادف کراننبرگ را ببینید و وقتی مطئن شدید که تب دارید و بدن درد بر شما مستولی شده به رختخواب رفته و شروع کنید به خواندن کتاب بررسی یک پرونده قتل زیر نظر میشل فوکو و اگر توانستید قبل از صفحه 100 کتاب را زمین بگذارید یا اینکه به فاک سگ نرفتید و یا تایید نکردید که پییر حق داشته مادر و خواهر و برادرش را با داس تکه تکه کند مطمئن باشید نه تنها شرف و وجدان ندارید بلکه ننه تان هم خراب است.

(اکیدا دعوتتان میکنم به خرید مجله نیمه تاریک از کتابفروشی های معتبر که سگش می ارزد به تمام مجله های روی دکه)


labels:
 

0 نظرات:

 
>